درپس این میله ها درپس آن پنجره تونگاهت سوی من من نگاهم سوی تو آه درعصری سرد بازکن پنجره را غزلی بخوان برای من وخود غزل عشق و وفا همصدا باشیدا بانگاه خسته ات باز هم شعربگو شعرهایی. همه از هم نفسی ای. غزلی بازبخوان سخنی بازبگو که سکوتت سرد است زندگی پردرد است
درباره این سایت